شعر شهید

تو پرواز کن سمت این آسمون 

به سمتی که رویای هر خاکیه 

به سمت شروعت از اون ابتدا 

که سر منشاء هر چی دلپاکیه 

تو پر میکشی با یه لبخند و من 

تو حسرت چرا همسفر نیستم 

سلامم رو تا عرش اعلا ببر 

برو جای خالیت وا می ایستم


قسم میخورم من به اسم شهید

که رفت و جگر گوشه شو هم ندید 

که ناموسه من  خاک  ایرانمه

مگه میشه ایران و ویرونه دید ؟


تو که غسل با آب کارون گرفتی

هزار راه بود و تو این راه و رفتی 

شهادت فقط شد برازنده ی تو 

هزار خوبی از تو به جا موند و رفتی 

اگه ما و من روی این خاک خوبیم

اگه صبح تا شب رو غرق سجودیم

باید گفت و فهمید که مدیون هستیم 

شماها نبودید ما هم نبودیم 

(محمد اشرفی )